به نام خدا و براي خدا
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام / با هر نفس ارادت و با هر نفس سلام
از اهداف استراتژيک نظام اسلامي، تشکيل دولت اسلاميدر گام دوم انقلاب است. آيا تشکيل دولت اسلامي با حضور دولت غربگرا و سرمايهداران ليبرال امکان پذير است؟
قطعا حذف مديران ليبرال در قدرت، سخت است، زيرا مديران ليبرال، هم اهل فسادند! و هم براي فساد، قانوني مينويسند و در صورت اعتراض مردم، به شدت با آنان برخورد قانوني ميکنند!
مأموريت نانوشته ليبراليسم نفوذي در قدرت، براندازي انقلاب، با استفاده از ظرفيت قانون و تغيير قواعد بازي به نفع سرمايهدار است! بعنوان مثال؛ يک مدير ليبرال، اول معترض افزايش قيمت مرغ ميشود، آنگاه با ابزار قانون، قيمت مرغ را افزايش ميدهد، بعد هم روحاني ميگويد: آرام و بيصدا يارانههاي دامي برداشتيم و مردم نفهميدند!
با انتشار ي رئيس جمهور، سرمايهداران عزاي حذف نهادههاي دامي ميگيرند و چند روز کشتار و توزيع مرغ را متوقف ميکنند، تا دولت ليبرال، بر اساس قانون، مجددا قيمت مرغ را افزايش دهد! ولذا اين بده بستان قانوني دولت و سرمايهدار، در حال تخريب رابطه بين مردم و نظام اسلامي هستند!
اشکال در کجا است؟ آيا سرمايهداران ليبرال، به مراکز قانونگذاري کشور نفوذ و قانون به نفع خود تصويب ميکنند؟!
اساس قواعد سرمايهدار ليبرال در ايران، استفاده از رانت منابع عمومي است ولذا اگر قانون هم به نفع سرمايهدار نباشد، دولت ليبرال، قواعد بازي برد_برد را همانند برجام، به نفع سرمايهدار تنظيم و اجراء ميکند.
بدانيم که سرمايهداران در تصميم گيري و تصميم سازي دولت ليبرال دخالت پنهان و آشکار دارند! ولذا اگر قواعد بازي دولت و سرمايهداران، به نفع مردم شکسته نشود، امکان تحقق دولت اسلامي دشوار و دور از ذهن است.
پس، ليبرالها آنقدر خطرناکند، که حضرت روح الله در نامه 6 فروردين 68 در باره عزل مرحوم منتظري از قائم مقام رهبري، خطاب به او مرقوم داشتند: «از آنجا که روشن شده است که شما اين کشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرالها و از کانال آنها به منافقين ميسپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست دادهايد.»
والسلام
درباره این سایت